خارج از چارچوب

الهی به ما آن ده که آن به

خارج از چارچوب

الهی به ما آن ده که آن به

نتیجه

نتیجه

هر چند به خوبی نتونستم درکش کنم اما تا حدود زیادی فهمیدم منظورش چیه اما گفتنش خیلی سخته فکر کنم به همین خاطر یه جور خاص نوشته اما به نظر من  می خواسته بگه : با توجه به شعر های شاعر ،  شاعر هیچ چیز رو از خودش نمی دونسته و خودش رو در برابر خدا هیچ می دیده و هر چیزی که می نوشته از خودش نمی دانسته بلکه خدا این مطالب رو به ذهنش می آورده و الهی قمشه ای بهتر گفته : وجود خالی خود را چون نی بر لب معشوق نهاده تا هر چه او خواهد در او بنوازد و هر کسی که دوست داره به گوشه ای از بزرگی خدا حقانیت خدا  عشق خدا و... برسه از طریق شاعر ( که وجود خالی خود را چون

نی بر لب معشوق نهاده تا هر چه او خواهد در او بنوازد ) ببیند درک کند .

به قول یکی از دوستان این قسمت مطلب جواب بقیه رو هم میده. البته به نظرم تا حدودی.

نظر های که داده اید هم جالبه:

به نظر هما :

راستش در مورد سئوال مثنوی .. آیا شده تا به حال عاشق بی معشوق باشین ؟.. عشق بی معشوق یه معنی بسیار پیچیده هستش .. کسی که بچنین عشقی برسه به والاترین نوع عشق رسیده .. به اوج قله ازخودگذشتی .. ولی نتیجه اون اصلا شادی آور نیست .. عشق بی معشوق از اون عشقا نیست که مثلا شما خودتو واسه معشوق زیر تریلی له کنی.. نه نه ! یا بگی یا با تو یا با هیچکس ! عشق زمینی یه جرقه می شه که شما به عشق حقیقی برسی.. و بعد از اون حتی اگه معشوق بی وقایی کرد شما دیگه هدفت رسیدن به اون نیست بلکه احترام و ستایش حرمت خود <عشق> هستش .. در اینجا انسان خود وجودیش رو فراموش می کنه  و هیچ میشه.. :)

در مورد عشق حقیقی ..بیبینید .. عشق حقیقی به انسان سبکی وصف ناپذیری رو می ده ولی عملا اون حس شادابی که یه عاشق معشوق معمولی در لحظه وصال دارن خب در این نوع عشق وجود نداره .. عاشق رنجور می شه در حالیه این رنج براش لذت بخشه.. اینم اضافه کنم که کسی نمیتونه عاشق بی معشوق رو درک کنه و حس و حالش رو بفهمه به همین دلیل در ره رسیدن به عشق بی معشوق باید علاوه بر رنج هجران شکنجه تنهایی و انزوا رو هم به جان خرید .. ممکنه معشوف زمینی که از ابتدا به منزله یک جرقه بوده به خودش بباله که آره این یارو خودشو داره می کشه واسم .. در حالکه اون<یارو!> حرمت عشق رو نگه داشته و رهرو حقیقت عشق شده نه خود معشوق ..

 نظر حسین :

 در ادبیات و عرفان ما عشق والا و اصیل و راه دستیابی به اون رو فقط و فقط از یه راه میشه به دست آورد . اونم اینه که به درجه ای برسی که خودت رو اصلا نبینی . تمام تاروپودت معشوق باشه و بدونی که هیچی نیستی . خیلی واضح تر میگم . ما همیشه وقتی جایی میریم یا کاری رو شروع میکنیم با بسم الله الرحمن الرحیم شروع میکنیم . چرا میگن این جمله خیلی خیلی با ارزش هستش . چون که تو با گفتن این جمله با صراحت میگی که خدا من هیچی نیستم . فقط تو .
اگر برنامه ی کوله پشتی قسمتی که خانم ایرانی الاصل و ساکن آمریکا رو آورده بودند دیدید یک جمله ی عظیمی رو گفت . گفت وقتی به یک ارامش و سلوک خاص میرسی که همه چی رو همه چی رو همه چی رو بیاری پایین و فقط خدا رو اون بالا نگه داری .

یا  راستگو گفته :

 راستش سوالات شما یکم که چه عرض کنم " یوقذر " فلسفی هستند و جوابش مشکل
در جواب او بگم که بهتره بری منطق الطیر عطار رو بخونی
و در جواب کس بودن یا نبودن  ارجاعت میدم به همون شعر مولوی که میگه :(( از جمادی مردم و نامی شدم - وز نما مردم به حیوان سرزدم و ..........  بیت آخر ---> بار دیگر از ملک پران شوم           آنچه اندر وهم تاید آن شوم ))

به نظر امیر ( البته دوستدار اِکِنکار یا با مذهب اکنکار ) :

فکر کنم  زمان این طرز تفکر دیجیتالی که فلان عشق زمینی است و فلان عشق آسمانی گذشته است مگر عشق ارتش است که زمینی و آسمانی و هوایی باشد . عشق ممکن است ۷۰٪ زمینی باشد و ۳۰ ٪ آسمانی .
دوستانی که مهندسی میخوانند میدانند که منطق فازی چیست.از نظر دوره علمی هم زمان منطق دیجیتالی گذشته است.

به نظرم نظر ستاره بانوی اسمان هم بی ربط نیست :

در میان تنهائی های خویش دنبال خودم گشتم اما هیچ نیافتم جز خاموشی خویش نمی دانم به دنبال کدام خویشتن خویش بودم که به هر سو می رفتم جز تنهائی خویش چیزی نمی یافتم.

به نظر خوزه رضا :

ببخشید ها خیلی کشش دادید طوریکه مطالب در هم متداخل شدند و .... شما از ابتدا  اول در مورد  
آینه ای رنگ تو نقش کسی است
تو ز همه رنگ جدا بوده ای
تفحس و تعمق کنید و ریشه یابی .... جوابهای دیگر در همین اینه خفته .
آینه سکندر جام جم است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

من کسی نیستم که در باره ی این متون و اشعار نظری بتوانم بدهم ..... بسیار عالی ... فقط شما که زحمت تدوین را کشیده اید چرانیتجه گیری خودتان را ننوشته اید ؟ بلکه در آن مورد بتوان نظری داد

حمید رضا میگه :

تا  از خود ت نگذری نمی تونی به اون چیزی که باید برسی    برسی .

به نظرم سوگل درست فکر می کنه :

فکر می کنم منظور از او همان عاشق بی خویشتن ........بقیه هم که واضح ... من نمی فهمم مشکل شما کجاست ؟ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

و اما محسن :

ممکنه حرفم بی ربط باشه ممکنه نباشه ولی خود آقای الهی قمشه ای روزی راجع به شعر و عرفان صحبت می کرد و می گفت شعر مثل یه باغ می مونه که شاعر با گفتن اون شعر دیگران رو به اون باغ دعوت می کنه مضمون شاید همون باغ باشه که معرفیش کرده.

یه حرف سبز

گر نخل وفا بر ندهد چشم تری هست    تا ریشه در آب است ، امید ثمری هست

هر چند رسد آیت یاس از در و دیوار   بر بام و در دوست ، پریشان نظری هست 

 ( عرفی شیرازی ) 

نظرات 37 + ارسال نظر
نگار 10 شهریور 1385 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.niloufareabii.parsiblog.com

سلام عالی بود خوشحال میشم به منم سر بزنی

محمد 10 شهریور 1385 ساعت 03:11 ب.ظ http://www.abbot.blogfa.com

سلام

خوبی

اول شدما

محمد 10 شهریور 1385 ساعت 03:13 ب.ظ http://www.abbot.blogfa.com

اما به نظر من


عشق نخستین گام به سوی کبریاست و تسلیم، آخرین گام و این دو گام کل سفر است.

محمد 10 شهریور 1385 ساعت 03:16 ب.ظ http://www.abbot.blogfa.com

محمد 10 شهریور 1385 ساعت 03:24 ب.ظ http://www.abbot.blogfa.com

هر کسی بر حسب فکر گمانی داره

اما بازم به نظر من

عشق یک آینه است و رابطه واقعی ،آینه ای است که در آن دو عاشق چهره یکدیگر را می بینند و خدا راباز می شناسند .
این راهی به سوی پروردگار است.

کیا 10 شهریور 1385 ساعت 03:34 ب.ظ http://parastouha.persianblog.com

سلام جواد جان ..خوبی اقا ...من چون در این میز گرد شرکت نداشتم ..نمیتونم چیزی بگم ؛))ولی نظر شما و دوستان رو خوندم ..فعلا

ندا همسفر نسیم 10 شهریور 1385 ساعت 05:50 ب.ظ http://comrad2.persianblog.com

شما که سر نمیزنی . من اومدم که با هم بی حساب بشیم . ( شوخی ) عالیخ ادامه بده ...

امیر 10 شهریور 1385 ساعت 06:07 ب.ظ http://nilofare-abi.persianblog.com

سلام.پی ام داده بودی سر بزنم.
وبلاگ خوبی داری.
به منم سری بزن.
اگه خواستی بهم لینک بده منم بهت لینک خواهم داد.
ممنون.

بهار 11 شهریور 1385 ساعت 02:16 ب.ظ http://lalaeeeasheghone.blogfa.com

سلام .
من ایدیه شما رو دارم توی لیستم ولی نمی شناسمتوون .

ولی خوش حالم که با شما اشنا شدم .

دوستی فهیم و عاق .

البته از حرفات این بر داشت روو داشتم .

یه کم متنت روو خوندم .

دوباره می ایم .

کامل که خوندم می ایم .

بببین اپ کردی خبرم کن شاید دوستای خوبی برای هم شدیم.

ندا همسفر نسیم 11 شهریور 1385 ساعت 03:05 ب.ظ http://comrad2.persianblog.com

عالی بود . در ضمن ... عاشق بی معشوق فراوونه

محمد هاشم 12 شهریور 1385 ساعت 11:58 ب.ظ http://www.doroodi.blogfa.com

یادمان باشد:
با عشق زمان فراموش میشود و لی با هیچ چیز عشق فراموش نمیشود

عالی بود
منتظر قدمهای سبزت هستم

پوپک 14 شهریور 1385 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.poopak1040.persianblog.com

...

آناهیتا 14 شهریور 1385 ساعت 05:35 ب.ظ http://asemone-noghreei.persianblog.com/

سلام دوست عزیز
بسیار مطلب جالب و زیبایی بود .
خوشحال میشم به من سر بزنید .
شاد و سربلند باشید .

عشق خدائی 14 شهریور 1385 ساعت 06:25 ب.ظ http://www.eshghekhodayi.persianblog.com

سلامی دو باره
از آمدنت در مرزه نگاهم ممنون
در نگاه تو به آینده که آینده عشق است زندگیست که برای همه انسانها دوران خوب و زیبای است که امید وارم با لذت و دور از همه بدیها باشه چرا؟ که همه ما نیاز به آرامش داریم پس آامد بگویم که زیبا فکر میکنی و زیبا مینویسی اینگونه نوشتن های تو ست که آیند زیبای شما را نشان میدهد پس سعی کنیم با فکر اندیشه زیبای خدائی فکر و حرکت کنیم چرا که در دوران این گذشت زندگی باز انسان های وجود دارد که شما را به بیراه نکشانند چرا ؟ چون تو خود یک روح خدائی هستی و باید ان را مواظبت کنی که روحیه شیطانی در تو نفوذ نکند منتظر گفتا های خوبتون هستم باز خواهم امد و نوشته دیگری را به شما خواهم داد منتظرم شما هستم که یک خط برایم از افکار خوب خودت را ببینم علم تخصص است به همه هدیه بده که این کار را هم کردی نورانی باشی همیشه ( عشق خدائی )
[گل] از لینک هم ممنونم
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد .

رضا 14 شهریور 1385 ساعت 11:39 ب.ظ http://esperans.persianblog.com

سلام. داستان عشق همان کهنه داستان قدیمی است و اگر در آن فنا شدی زنده خواهی ماند! آب دریا مرده را بر سر نهد / ور بود زنده ز دریا کی رهد؟

ارام 15 شهریور 1385 ساعت 03:58 ب.ظ http://www.human2.blogfa.com

جالب بود خیلی.

مهدیه 16 شهریور 1385 ساعت 12:59 ق.ظ http://delshekaste1331.blogfa.com


سلامی به گرمی حضورتون
خیلی خیلی ممنونم واقعا که دوست دارم همه دوستام مثل شما نسبت به وبلاگم دقیق باشن و نظرشونو بهم صادقانه بگن
در مورد موضوع دنبال یه موضوع خوب و مناسب با حرفام بودم نمیدونم تا چه حد تونستم موفق باشم حالا نمره ی 20 بهم میدید یا نه؟؟؟؟
در مورد لینکتون هم خیلی ممنونم منم حتما شما رو تو پیوندام میزارم
راستی در مورد نمره ی 16 که بهم دادید دوست دارم بهم نقصامو بگید تا درستش کنم حالا نه نمره 20 ولی بالاتر از 16 بشم خواهش میکنم کمکم کنید خیلی ممنون ازتون

در ضمن وبلاگمو اپ کردم دوست دارم نظرتونو در مورد این پستمم بدونم خوشحال میشم اشکالاتمو بهم بگید

موفق و شاد باشید

یا حق

نگار 17 شهریور 1385 ساعت 03:28 ق.ظ http://saliya.blogfa.com

سلام
با تبادل لینک چطوری؟

رز سفید 22 شهریور 1385 ساعت 04:05 ق.ظ http://www.delshekaste1331.blogfa.com

سلام
من اپ کدم وقت داشتید خوشحال میشم نظرتونو بدونم در مورد پست جدیدم

موفق باشید

یا حق

[ بدون نام ] 24 شهریور 1385 ساعت 04:05 ب.ظ

.::کافه عکس::.

سلام

وب بسیار زیبایی داری امیدوارم موفق باشی

هروقت آپ کردی خبرم کن

راستی به کافه سر بزن و خوشحالم کن (باشه)

لینک چی؟....آره/نه

علی 25 شهریور 1385 ساعت 03:52 ب.ظ http://forum.isatice.com

دست شما درد نکنه
شما توانایی خوبی در اداره سایت دارید
از شما برای اداره سایتمان دعوت به همکاری به عمل می آید
http://forum.isatice.com

سپیده 27 شهریور 1385 ساعت 09:04 ق.ظ http://sepidehkhanoom.blogfa.com

سلام دوست عزیز. وبلاگ بسیار خوبی داری. امیدوارم در پناه خدا موفق و سلامت باشی. ممنون که به کلبه کوچیک منم سر زدی. امیدوارم با راهنماییهات بتونم بهترش کنم.
شاد باشی.

آناهیتا 27 شهریور 1385 ساعت 12:27 ب.ظ http://asemone-noghreei.persianblog.com/

با درود مجدد به شما دوست گرامی .
با قسمت دوم وصیتنامه داریوش کبیر آپم و منتظر حضور شما .

توپولی 27 شهریور 1385 ساعت 04:57 ب.ظ http://topolii.blogfa.com

سلام خوفی

خیلی عالی بود .اون شعر آخریت هم که محشر بود.

امید وارم که همیشه شاد باشی.
یا حق

زهرا 30 شهریور 1385 ساعت 04:16 ب.ظ http://ghaasr.blogfa.com

سلام
مطالب جالبی بود .
موفق باشید
بای

راستگو 31 شهریور 1385 ساعت 06:47 ق.ظ http://diviner.blogspot.com

سلام عزیزم چطور مطوری؟ خوفی؟
بعد از 34 روز تازه اومدم وب
در مورد اسکین طراحی شده باید بگم خیلی قشنگه و خیلی هم با سلیقه
متاسفانه به دلیل زمان زیادی که گذشته از دفعه قبل تا حالا اسکین قبلی یادم نیست ولی این یکی خیلی قشنگ شده
یا علی

زردشت 31 شهریور 1385 ساعت 11:10 ق.ظ http://www.zardosht.gharieh.com

درود هم میهن
قالب نوین خجسته اما نوشته هاش در هم بود کمی باید کار بشه روش

عاطفه 6 مهر 1385 ساعت 02:09 ق.ظ http://atefeh-sha.persianblog.com

سلام.
بابت لطفتون ممنونم.
آرزوی موفقیت...

رز سفید 13 مهر 1385 ساعت 03:33 ق.ظ http://delshekaste1331.blogfa.com

سلام من اپ کردم خوشحال میشم با نظر با ارزشتون منو مثل قبل یاری کنید

موفق باشید

یا حق

نگار 19 مهر 1385 ساعت 12:25 ق.ظ http://saliya.blogsky.com

سلام
من آپم

نگار 4 آذر 1385 ساعت 04:11 ب.ظ http://www.goldenlove.mihanblog.com/

سلام
منتظرت هستم

نبی 16 آذر 1385 ساعت 04:46 ب.ظ http://onlygodonly.blogsky.com

بنام خدا
نتیجه :
نتیجه گیری در مورد سخنان مولانا
سخت است امثال عرفا را می خواهد
موفق باشید .

مسیح 30 اردیبهشت 1386 ساعت 01:07 ق.ظ http://aaddee.blogsky.com/

سلام

امیدوارم سلامت باشی و

دوباره بنویسی و

سربلند بمونی و

ایرونی

F.Moghaddam 10 مهر 1386 ساعت 02:20 ق.ظ

سلام
از خانه عشق شما دیداری کوتاه داشتم ، هر کسی که انسانها را در مسیر فکر کردن قرار دهد قطعا اجری خواهد داشت ، اجرش هم در دل دیگران جای گرفتن است.
متنها زیبا و جستجو گرانه است چه بقول مولوی : فکر انسانها باید راهگشا باشد
با اجازه لینک وب لاگتان را در خانه عشق دیگری گذاشتم تا عاشقان بی نقشه راه نباشند.

http://www.goodreads.com/group/show/311._Rumi_

هر پدیده ای که نا شناخته باشد در طبیعت میتوان بدنبال راه حلش جستجو کرد قطعا شواهدی برای یافتنش گذاشته شده که در نگاه اول ما قابل رویت و درک نیست ولی باید تمرکز کرد و فکر کرد تا راه نمایان شود.
موفق باشید

یه بنده ی خدا 22 بهمن 1386 ساعت 10:56 ق.ظ http://voroojakftmh.blogfa.com

,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__سلاممممممممممممممممممممممممم________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***________من آپم _______***
_***_____________________***
__***__منتظر حضور سبزت __***
___***_________________***
____***____هستم ____ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
______________*¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....


مجتبی(توحید) 8 مهر 1387 ساعت 04:43 ب.ظ http://asmaehosna.blogfa.com

سلام جناب عشقی
خوشوقتم!
از یه راه کوچه ی باریک کنار گذر « سپیده » رد می شدم سایه ای دیدم ِ ایستادم تا نفسی تازه کنم . دیدم دارن از خدا میگن همینطور از عشق .
تصمیم گرفتم این سایه رو ساده از دست ندم
من خیلی نمیفهمم عشق چیه میگن تو قد من نیست.
ولی عاشق بودنو خیلی دوست دارم.
اگه آقا جواد گل هم یه تک پا به ما سر بزنن مفتخر میشیم.منور کنید شاید حوصله مونو داشتید.

soheylashakerine 11 اردیبهشت 1391 ساعت 12:21 ق.ظ http://soheylashakerine.blogfa.com/

نویسنده سهیلا شاکرین ۱۳۹۰ دارای فوق لیسانس رهبری سازمانی و درگیر فوق لیسانس دوم در روانشناسی در ایالات واشینگتن.

ربط ما چیست؟ ۳ #

در خواست و هدفتان چیست؟ با رسیدن به اهدافتای آینده جامعه تان را خلق کنید. وقتی که تاریخ تمدنمان را میخوانیم سوالی که دائم پیش میآید این است که چرا ایران به اندازه امریکا یا هلند یا ژاپن ترقی نکرده؟ همراه این سوال کلافگی و گیجی ئ ناخودآگاهی هم اغلب به ما دست میدهد به این دلیل که در عین حال در همان تاریخ میخوانیم که ایرانیها چه در زمان ایران باستان یا در دوران طلائی اسلام، کمابیش حدود ۱۸ قرن، یکی از دو سه تمدن بزرگ و بسیار موفق دنیا بودند. یعنی بارها و بارها ما دوراندیشی، خلاقیت و پشتکار خود را برای ساختن و پیشبردن جامعه ای توانا، مرفه و مستقل نشان داده ایم. برای ۱۸ قرن، زمانی که هیچ الگوئی دیگری بغیر از ذهن، خلاقیت و انرژی خودمان نداشتیم، ما بارها توانائی خود را برای کشف و اختراع و تولید کالا و سرویس، برای تغذیه بهتر و بهتر کردن زندگی مردم و فرزندان خود، برای پروراندن علما و دانشمندان، برای تجارت و متمول شدن و ابداع کردن سازمانها و سیستمهای موفق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، و بر قرار کردن روابط مثبت با اقصانقاط جهان نه تنها ثابت کرده ایم بلکه زبانزد بوده ایم. پس چرا ما ایرانیها با تمام قدمت تمدن و بهره هوشی فردی و جمعیمان حدود ۶-۸ قرن پشت سر انقلاب صنعتی و پیشرفتهای ملموس غرب هستیم؟

میشود به این سوال از زوایا و دیدهای مختلف جواب داد. ولی کدام زاویه یا دید میتواند که چاره ای بغیر از آنچه در پیش گرفته ایم جلوی پای ما بگذارد؟ کدام زاویه ی و دید تازه تری میتواند تمرکز صد ساله ئ سیاسی-اجتماعی و ذهنی ما را به جهت صنعتی-اقتصادی و عملی سوق دهد؟ کدام درخواست امروز یا فردای ما میتواند صدها مشکل ما را در مسیر خود-چاره-ساز بودن سوق داده و ما را قادر کند که خود و فرزندان خود را برای رقابت در دنیائی نو پرورانده و آماده کنیم؟ بنظر من یکی از مطالب پایه ای برای تشخیص اینکه چطور بعد از قرنها یک جامعه پیشرفت کرده و دیگری نکرده موضوع اقتصاد است. پس اجازه بدید که نگاه مختصری (از نظر خودم) به موضوع اقتصاد و بعضی از مسائل ساختاری مربوطه اش بکنیم. (... لطفا بقیه ی مقاله و شماره های دیگر را در بلاگفا بخوانید.) ...http://soheylashakerine.blogfa.com/
من عضو هیچ گروه یا عقیده ی بخصوصی نیستم - اگر چه خوب است که از عقاید دیگران با اطلاع شد
عقیده ی من کمک کردن به ایرانیان عزیز است در سطحی که میتونم - با محبت زیاد - سهیلا
soheylashakerine@gmail.com به من امیل بزنید یا در بلاگفا کامنت بگذارید. از شنیدن هر گونه نظرشما دلگرم میشوم. حق کوپی رایت مختص نویسنده است. اگر مقاله را دوست دارید به 5 نفر بفرستید.
http://soheylashakerine.blogfa.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد